باز هم امده ایم تا بگوییم ..سلام
سلامی که از ما نیست از دلی است که تو خود او را فراخوانده ای
وگرنه ما که هیچ نداریم جز آنکه تو دعا کنی و او بدهد
سلام بر آقایی که هنوز او را نشناختم
سلام بر آن غریبی که غربت او را هیچ کس نفهمیده
سلام بر غریب مدینه و سلام بر صاحب غربت جمعه ها
آقا ..آقا سلام ..امروز جمعه است
امروز خیلی ها ندبه خواندند اما نمی دانم برای که خواندند؟
برای که خواندند که جوابی نشنیدند؟
من امروز یک تصمیم گرفتم
تصمیم گرفتم دیگر به خود نگویم منتظر
آخر من و امثال من که منتظر نیستیم اگر بودیم تو تا به حال آمده بودی
از امروز می خواهم به همه انهایی که خود را منتظر تو می نامند بگویم
نام هایتان را عوض کنید .. شما دیگر منتظر نباشید.. بس است اینقدر انتظار کشیدید!!
از امروز سعی کنید خوب باشید.. همین
سعی کنید این همه ادا برای منتظر بودن در نیاورید
فقط و فقط خوب باشید
خوب باشید تا ان بهترین از شما راضی باشد
اینقدر دلش را نشکنیم با خنجر هایمان
ندبه های فراق ما که به خاطر تو نیست ..برای خودمان است
برای دلتنگی ها .. برای خستگی ها.. برای اینکه تو بیایی و شاید حق ما را بگیری
نمیدانم اقا .. نمیدانم
نمیدانم کجاییم و به کجا میرویم
اینجا همه تو را گم کرده اند و یادشان رفته که گم کرده ای دارند
دنیای عجیبی شده
خیلی ها مثل من خود را منتظر می نامند
منتظر هایی که سر جایشان خشکشان زده
میخکوب مانده اند
ومن نمیدانم ما چه منتظری هستیم که منفعل مانده ایم
همش میگوییم بیاید تا درست شود اما خودمان هیچ نمی کنیم
حتی به خودمان زحمت نمیدهیم که خوب باشیم